ترجمه "بازور و فشار پر کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازور و فشار پر کردن"، معنی و مفهوم "بازور و فشار پر کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازور و فشار پر کردن" عبارت است از crowd
ترجمه "بازوکا (ارتش)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازوکا (ارتش)"، معنی و مفهوم "بازوکا (ارتش)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازوکا (ارتش)" عبارت است از bazooka
ترجمه "بازویی (مکانیک)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازویی (مکانیک)"، معنی و مفهوم "بازویی (مکانیک)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازویی (مکانیک)" عبارت است از crank
ترجمه "بازی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی"، معنی و مفهوم "بازی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی" عبارت است از game, play, gaming, sport, fun, action
ترجمه "بازی با توپ" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی با توپ"، معنی و مفهوم "بازی با توپ" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی با توپ" عبارت است از ballgame
ترجمه "بازی با کلمات" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی با کلمات"، معنی و مفهوم "بازی با کلمات" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی با کلمات" عبارت است از play on words
ترجمه "بازی با لغات" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی با لغات"، معنی و مفهوم "بازی با لغات" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی با لغات" عبارت است از wordplay
ترجمه "بازی با ورق" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی با ورق"، معنی و مفهوم "بازی با ورق" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی با ورق" عبارت است از casino
ترجمه "بازی بسکتبال" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی بسکتبال"، معنی و مفهوم "بازی بسکتبال" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی بسکتبال" عبارت است از basketball
ترجمه "بازی بیس بال" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی بیس بال"، معنی و مفهوم "بازی بیس بال" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی بیس بال" عبارت است از baseball, hardball
ترجمه "بازی بیقاعده" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی بیقاعده"، معنی و مفهوم "بازی بیقاعده" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی بیقاعده" عبارت است از foul
ترجمه "بازی جفتک چارکش" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی جفتک چارکش"، معنی و مفهوم "بازی جفتک چارکش" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی جفتک چارکش" عبارت است از cockalorum, leapfrog
ترجمه "بازی چوگان یا گلف" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی چوگان یا گلف"، معنی و مفهوم "بازی چوگان یا گلف" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی چوگان یا گلف" عبارت است از golf
ترجمه "بازی خرکی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی خرکی"، معنی و مفهوم "بازی خرکی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی خرکی" عبارت است از horseplay
ترجمه "بازی خرکی کردن (عامیانه)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی خرکی کردن (عامیانه)"، معنی و مفهوم "بازی خرکی کردن (عامیانه)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی خرکی کردن (عامیانه)" عبارت است از monkey
ترجمه "بازی در آوردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی در آوردن"، معنی و مفهوم "بازی در آوردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی در آوردن" عبارت است از act
ترجمه "بازی (شیمی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی (شیمی)"، معنی و مفهوم "بازی (شیمی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی (شیمی)" عبارت است از basic
ترجمه "بازی فوتبال" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی فوتبال"، معنی و مفهوم "بازی فوتبال" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی فوتبال" عبارت است از football, soccer
ترجمه "بازی کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی کردن"، معنی و مفهوم "بازی کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی کردن" عبارت است از play, twiddle, sport, toy, act, move
ترجمه "بازی کن ردیف جلو" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی کن ردیف جلو"، معنی و مفهوم "بازی کن ردیف جلو" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی کن ردیف جلو" عبارت است از forward
ترجمه "بازی (هنرپیشه)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی (هنرپیشه)"، معنی و مفهوم "بازی (هنرپیشه)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی (هنرپیشه)" عبارت است از performance
ترجمه "بازی ورق" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازی ورق"، معنی و مفهوم "بازی ورق" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازی ورق" عبارت است از bridge
ترجمه "بازیابی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیابی"، معنی و مفهوم "بازیابی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیابی" عبارت است از retrieval, detection
ترجمه "بازیابی کردن (کامپیوتر)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیابی کردن (کامپیوتر)"، معنی و مفهوم "بازیابی کردن (کامپیوتر)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیابی کردن (کامپیوتر)" عبارت است از retrieve
ترجمه "بازیافت" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیافت"، معنی و مفهوم "بازیافت" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیافت" عبارت است از reclamation , resumption , retrieval
ترجمه "بازیافتن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیافتن"، معنی و مفهوم "بازیافتن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیافتن" عبارت است از recover , recuperate , recycle , regain , retrieve
ترجمه "بازیافتن (کامپیوتر)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیافتن (کامپیوتر)"، معنی و مفهوم "بازیافتن (کامپیوتر)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیافتن (کامپیوتر)" عبارت است از retrieve
ترجمه "بازیافتنی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیافتنی"، معنی و مفهوم "بازیافتنی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیافتنی" عبارت است از recoverable
ترجمه "بازیچه دیگران" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیچه دیگران"، معنی و مفهوم "بازیچه دیگران" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیچه دیگران" عبارت است از pawn
ترجمه "بازیچه قرار دادن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیچه قرار دادن"، معنی و مفهوم "بازیچه قرار دادن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیچه قرار دادن" عبارت است از trifle
ترجمه "بازیچه کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیچه کردن"، معنی و مفهوم "بازیچه کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیچه کردن" عبارت است از trifle
ترجمه "بازیکن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیکن"، معنی و مفهوم "بازیکن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیکن" عبارت است از player, gambler
ترجمه "بازیکن بسکتبال (خودمانی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "بازیکن بسکتبال (خودمانی)"، معنی و مفهوم "بازیکن بسکتبال (خودمانی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "بازیکن بسکتبال (خودمانی)" عبارت است از cager
© کپی رایت 2017 - 2024 , کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان