ترجمه "ایران" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایران"، معنی و مفهوم "ایران" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایران" عبارت است از Iran , Iranian , Persia
ترجمه "ایرانی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرانی"، معنی و مفهوم "ایرانی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرانی" عبارت است از Iranian, Persian
ترجمه "ایرلاند ایرلند" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلاند ایرلند"، معنی و مفهوم "ایرلاند ایرلند" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلاند ایرلند" عبارت است از Ireland
ترجمه "ایرلاندی ایرلندی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلاندی ایرلندی"، معنی و مفهوم "ایرلاندی ایرلندی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلاندی ایرلندی" عبارت است از Irish
ترجمه "ایرلند (جزیره)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلند (جزیره)"، معنی و مفهوم "ایرلند (جزیره)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلند (جزیره)" عبارت است از Ireland
ترجمه "ایرلند (جمهوری)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلند (جمهوری)"، معنی و مفهوم "ایرلند (جمهوری)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلند (جمهوری)" عبارت است از Ireland
ترجمه "ایرلند (شعر - قدیمی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلند (شعر - قدیمی)"، معنی و مفهوم "ایرلند (شعر - قدیمی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلند (شعر - قدیمی)" عبارت است از Erin
ترجمه "ایرلند شمالی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلند شمالی"، معنی و مفهوم "ایرلند شمالی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلند شمالی" عبارت است از Northern Ireland
ترجمه "ایرلندی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلندی"، معنی و مفهوم "ایرلندی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلندی" عبارت است از Irish
ترجمه "ایرلندی (مرد)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایرلندی (مرد)"، معنی و مفهوم "ایرلندی (مرد)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایرلندی (مرد)" عبارت است از Irishman
ترجمه "ایروسل" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایروسل"، معنی و مفهوم "ایروسل" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایروسل" عبارت است از aerosol
ترجمه "ایریدیم (شیمی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایریدیم (شیمی)"، معنی و مفهوم "ایریدیم (شیمی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایریدیم (شیمی)" عبارت است از iridium
ترجمه "ایزد متعال" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایزد متعال"، معنی و مفهوم "ایزد متعال" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایزد متعال" عبارت است از omnipotent , Supreme Being
ترجمه "ایزوبار (هواشناسی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایزوبار (هواشناسی)"، معنی و مفهوم "ایزوبار (هواشناسی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایزوبار (هواشناسی)" عبارت است از isobar
ترجمه "ایزوتوپ پرتوزا" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایزوتوپ پرتوزا"، معنی و مفهوم "ایزوتوپ پرتوزا" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایزوتوپ پرتوزا" عبارت است از radioisotope
ترجمه "ایزوتوپ (شیمی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایزوتوپ (شیمی)"، معنی و مفهوم "ایزوتوپ (شیمی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایزوتوپ (شیمی)" عبارت است از isotope
ترجمه "ایزومر (شیمی - فیزیک)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایزومر (شیمی - فیزیک)"، معنی و مفهوم "ایزومر (شیمی - فیزیک)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایزومر (شیمی - فیزیک)" عبارت است از isomer
ترجمه "ایساتیس رنگرزان" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایساتیس رنگرزان"، معنی و مفهوم "ایساتیس رنگرزان" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایساتیس رنگرزان" عبارت است از pastel
ترجمه "ایست" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست"، معنی و مفهوم "ایست" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست" عبارت است از stand, timeout, stop, halt, standstill, cease
ترجمه "ایست در سفر" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست در سفر"، معنی و مفهوم "ایست در سفر" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست در سفر" عبارت است از stopover
ترجمه "ایست سرا (امریکا - در بزرگراه ها)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست سرا (امریکا - در بزرگراه ها)"، معنی و مفهوم "ایست سرا (امریکا - در بزرگراه ها)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست سرا (امریکا - در بزرگراه ها)" عبارت است از plaza
ترجمه "ایست (عامیانه)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست (عامیانه)"، معنی و مفهوم "ایست (عامیانه)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست (عامیانه)" عبارت است از letup
ترجمه "ایست قلبی (پزشکی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست قلبی (پزشکی)"، معنی و مفهوم "ایست قلبی (پزشکی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست قلبی (پزشکی)" عبارت است از cardiac arrest
ترجمه "ایست کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست کردن"، معنی و مفهوم "ایست کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست کردن" عبارت است از halt, stand
ترجمه "ایست موقت دادن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست موقت دادن"، معنی و مفهوم "ایست موقت دادن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست موقت دادن" عبارت است از halt
ترجمه "ایست میان دو پرده" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست میان دو پرده"، معنی و مفهوم "ایست میان دو پرده" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست میان دو پرده" عبارت است از interlude
ترجمه "ایست ناپذیر" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایست ناپذیر"، معنی و مفهوم "ایست ناپذیر" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایست ناپذیر" عبارت است از incessant
ترجمه "ایستا" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایستا"، معنی و مفهوم "ایستا" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایستا" عبارت است از static, stationary, stagnant, resting
ترجمه "ایستا بودن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایستا بودن"، معنی و مفهوم "ایستا بودن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایستا بودن" عبارت است از stagnate
ترجمه "ایستا شدن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایستا شدن"، معنی و مفهوم "ایستا شدن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایستا شدن" عبارت است از settle , stagnate
ترجمه "ایستا کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایستا کردن"، معنی و مفهوم "ایستا کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایستا کردن" عبارت است از fix , immobilize , settle , stagnate , station
ترجمه "ایستا کردن قیمت ها (تثبیت)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایستا کردن قیمت ها (تثبیت)"، معنی و مفهوم "ایستا کردن قیمت ها (تثبیت)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایستا کردن قیمت ها (تثبیت)" عبارت است از freeze
ترجمه "ایستا کردن نرخ ارزها (تثبیت)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "ایستا کردن نرخ ارزها (تثبیت)"، معنی و مفهوم "ایستا کردن نرخ ارزها (تثبیت)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "ایستا کردن نرخ ارزها (تثبیت)" عبارت است از freeze
© کپی رایت 2017 - 2024 , کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان