EnglishVocabulary.ir


لیست ترجمه کلمات عبارات اصطلاح فارسی به انگلیسی - صفحه 164




افسر دایم (ارتش) به انگلیسی

ترجمه "افسر دایم (ارتش)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر دایم (ارتش)"، معنی و مفهوم "افسر دایم (ارتش)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر دایم (ارتش)" عبارت است از commissioned officer

افسر رزمی (ارتش) به انگلیسی

ترجمه "افسر رزمی (ارتش)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر رزمی (ارتش)"، معنی و مفهوم "افسر رزمی (ارتش)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر رزمی (ارتش)" عبارت است از field officer

افسر شهربانی به انگلیسی

ترجمه "افسر شهربانی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر شهربانی"، معنی و مفهوم "افسر شهربانی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر شهربانی" عبارت است از peace officer , police officer



افسر کادر (ارتش) به انگلیسی

ترجمه "افسر کادر (ارتش)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر کادر (ارتش)"، معنی و مفهوم "افسر کادر (ارتش)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر کادر (ارتش)" عبارت است از commissioned officer

افسر معین کردن به انگلیسی

ترجمه "افسر معین کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر معین کردن"، معنی و مفهوم "افسر معین کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر معین کردن" عبارت است از officer

افسر نگهبان به انگلیسی

ترجمه "افسر نگهبان" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر نگهبان"، معنی و مفهوم "افسر نگهبان" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر نگهبان" عبارت است از officer of the day

افسر نیروی هوایی به انگلیسی

ترجمه "افسر نیروی هوایی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر نیروی هوایی"، معنی و مفهوم "افسر نیروی هوایی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر نیروی هوایی" عبارت است از group captain

افسر وظیفه به انگلیسی

ترجمه "افسر وظیفه" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسر وظیفه"، معنی و مفهوم "افسر وظیفه" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسر وظیفه" عبارت است از enlisted man

افسران به انگلیسی

ترجمه "افسران" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسران"، معنی و مفهوم "افسران" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسران" عبارت است از officialdom

افسران ارشد (خودمانی) به انگلیسی

ترجمه "افسران ارشد (خودمانی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسران ارشد (خودمانی)"، معنی و مفهوم "افسران ارشد (خودمانی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسران ارشد (خودمانی)" عبارت است از brass

افسران پلیس به انگلیسی

ترجمه "افسران پلیس" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسران پلیس"، معنی و مفهوم "افسران پلیس" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسران پلیس" عبارت است از police officers

افسران و صاحبمنصبان به انگلیسی

ترجمه "افسران و صاحبمنصبان" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسران و صاحبمنصبان"، معنی و مفهوم "افسران و صاحبمنصبان" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسران و صاحبمنصبان" عبارت است از staff

افسردگی به انگلیسی

ترجمه "افسردگی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسردگی"، معنی و مفهوم "افسردگی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسردگی" عبارت است از depression, dumps, doldrums, dejection, gloom, oppression

افسردگی و حزن و اندوه به انگلیسی

ترجمه "افسردگی و حزن و اندوه" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسردگی و حزن و اندوه"، معنی و مفهوم "افسردگی و حزن و اندوه" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسردگی و حزن و اندوه" عبارت است از blues

افسردن به انگلیسی

ترجمه "افسردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسردن"، معنی و مفهوم "افسردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسردن" عبارت است از deject

افسرده به انگلیسی

ترجمه "افسرده" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده"، معنی و مفهوم "افسرده" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده" عبارت است از depressed, pensive, gloomy, downbeat, dejected, downhearted

افسرده بودن به انگلیسی

ترجمه "افسرده بودن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده بودن"، معنی و مفهوم "افسرده بودن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده بودن" عبارت است از mope

افسرده خاطر به انگلیسی

ترجمه "افسرده خاطر" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده خاطر"، معنی و مفهوم "افسرده خاطر" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده خاطر" عبارت است از downhearted, depressed, despondent

افسرده دل به انگلیسی

ترجمه "افسرده دل" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده دل"، معنی و مفهوم "افسرده دل" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده دل" عبارت است از heavy-hearted

افسرده روان به انگلیسی

ترجمه "افسرده روان" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده روان"، معنی و مفهوم "افسرده روان" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده روان" عبارت است از depressive

افسرده روانی به انگلیسی

ترجمه "افسرده روانی" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده روانی"، معنی و مفهوم "افسرده روانی" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده روانی" عبارت است از depression

افسرده ساز (روان پزشکی) به انگلیسی

ترجمه "افسرده ساز (روان پزشکی)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده ساز (روان پزشکی)"، معنی و مفهوم "افسرده ساز (روان پزشکی)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده ساز (روان پزشکی)" عبارت است از depressive

افسرده شدن به انگلیسی

ترجمه "افسرده شدن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده شدن"، معنی و مفهوم "افسرده شدن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده شدن" عبارت است از dampen, despond, gloom, languish, sadden

افسرده کردن به انگلیسی

ترجمه "افسرده کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده کردن"، معنی و مفهوم "افسرده کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده کردن" عبارت است از depress, dispirit, mope, overcloud

افسرده کننده به انگلیسی

ترجمه "افسرده کننده" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده کننده"، معنی و مفهوم "افسرده کننده" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده کننده" عبارت است از depressive

افسرده گر به انگلیسی

ترجمه "افسرده گر" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده گر"، معنی و مفهوم "افسرده گر" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده گر" عبارت است از depressing

افسرده گر (دارو) به انگلیسی

ترجمه "افسرده گر (دارو)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسرده گر (دارو)"، معنی و مفهوم "افسرده گر (دارو)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسرده گر (دارو)" عبارت است از depressant

افسری به انگلیسی

ترجمه "افسری" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسری"، معنی و مفهوم "افسری" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسری" عبارت است از epaulet, epaulette

افسری کردن به انگلیسی

ترجمه "افسری کردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسری کردن"، معنی و مفهوم "افسری کردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسری کردن" عبارت است از officiate

افسریار (ارتش امریکا) به انگلیسی

ترجمه "افسریار (ارتش امریکا)" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسریار (ارتش امریکا)"، معنی و مفهوم "افسریار (ارتش امریکا)" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسریار (ارتش امریکا)" عبارت است از warrant officer , WO

افسوس به انگلیسی

ترجمه "افسوس" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسوس"، معنی و مفهوم "افسوس" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسوس" عبارت است از regret, pity, remorse

افسوس انگیز به انگلیسی

ترجمه "افسوس انگیز" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسوس انگیز"، معنی و مفهوم "افسوس انگیز" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسوس انگیز" عبارت است از lamentable , regrettable , rueful , sorry

افسوس خوردن به انگلیسی

ترجمه "افسوس خوردن" به انگلیسی، معادل انگلیسی "افسوس خوردن"، معنی و مفهوم "افسوس خوردن" در دیکشنری آنلاین و رایگان فارسی به انگلیسی، معنی و ترجمه انگلیسی "افسوس خوردن" عبارت است از regret, bemoan, rue, sigh







© کپی رایت 2017 - 2024 , کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان